انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیافصلنامه مطالعات منافع ملی۲۶۴۵-۵۵۲۸72820220823The Political Economy of Turkey's Justice and Development Party(2002-2022)اقتصاد سیاسی ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه (2022-2002)119165773FAاحسان رسولی نژاددانشیار دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران، تهران، ایرانزهرا سادات فیروزی قوزلودانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات جهان، گروه مطالعات ترکیه،دانشگاه تهران، تهران،ایران: نویسنده مسئول
Zahrafirouzi.sf@gmail.comJournal Article20230124در این پژوهش سعی شده است اقتصاد سیاسی ترکیه و نقاط قوت و نقاط ضعف آن طی سالهای 2022-2002 در چارچوب دادههای آماری، بررسی شود. در ابتدای پژوهش، مقدمهای از تعاریف مفاهیم اصلی داریم و در بخش مبانی نظری از تئوری نئولیبرالیسم کمک گرفته و به بررسی تأثیر سیاست اقتصادی بر رشد اقتصادی، تورم و گردشگری پرداختهایم. اینکه آیا اقتصاد سیاسی ترکیه طی این سالها موفق عمل کرده است یا خیر سؤال اصلی این پژوهش را شامل میشود. فرضیه بر این مبنا قرار دارد که اقتصاد درهای باز، سیاستهای اتخاذی و اعمالی حزب حاکم عدالت و توسعه بر موفقیت اقتصاد سیاسی ترکیه تأثیر مثبت داشتهاست. با روش مقایسهای و بررسی دادههای مربوط به رشد اقتصادی و تورم طی سالهای مذکور میتوان به این نتیجه رسید که اصلاحات اقتصادی انجام شده در این دوره و سیاستهای اجرایی در زمینه خصوصیسازی و سرمایهگذاری در ورود ترکیه به اقتصاد جهانی مؤثر عمل کرده است.https://www.jnis.ir/article_165773_7ecbcaa6c12563cb92f3753109e3cf3a.pdfانجمن ایرانی مطالعات غرب آسیافصلنامه مطالعات منافع ملی۲۶۴۵-۵۵۲۸72820220823The security component in Caliph -Sultan’s theoryمؤلفه امنیت در نظریۀ خلیفه ـ سلطان2139167528FAرضا دهقانیدانشیار گروه مطالعات غرب آسیا و آفریقا، دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20230226نظریة خلیفه ـ سلطان در حقیقت بازتولید شرایط پراگماتیک جامعه اسلامی بود: ظهور خاندان های حکومتگر و بالاخص ترکان به عنوان بازوی نظامی ممالک اسلامی از یک سو منجر به استقرار قدرت سلطان و اقتدار معنوی خلیفه شد و از سوی دیگر درصدد توجیه فقهی نظم جدید به عنوان یکی دیگر از شیوه های کسب قدرت برآمد. در این نظریه دو رویکرد قرینه وجود دارد. در رویکرد اول اندیشه گران سیاسی بر آنند تا نظام تغلبیه را توجیه و تصدیق فقهی کنند و دیگر اینکه برقرای امنیت را علت اساسی این تصدیق قرار دهند. بنابراین غلبه و امنیت جوهرة اصلی این نظریه است که در یک رابطه متقابل فهم و درک می شود. در این جستار کوشش بر این است تا مقولة امنیت را با توجه به آرای اندیشه گرانی چون نظام الملک ، غزالی و ماوردی در چارچوب نظریه خلیفه ـ سلطان مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.https://www.jnis.ir/article_167528_68a9c1ac75ae6e4ecc96bc739e9f8d43.pdfانجمن ایرانی مطالعات غرب آسیافصلنامه مطالعات منافع ملی۲۶۴۵-۵۵۲۸72820220823Factors and Motives of Attention and Endeavor of Buyids to the Political Traditions of Pre-Islamic Iranعوامل و انگیزه های اهتمام آل بویه به سنت های سیاسی ایران پیش از اسلام4154168428FAفاطمه اروجیدانشیار گروه تاریخ، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران: نویسنده مسئول
forouji@tabrizu.ac.irفاطمه همارادانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20230313یکی از موضوعات مورد علاقۀ پژوهشگران تاریخ قرون نخستین اسلامی ایران، بحث بازخیزی و احیای سنت های سیاسی ایران پیش از اسلام در دورۀ حکومت های متقارن است. تمرکز پژوهش حاضر بر دورۀ آل بویه قرار دارد و سؤال اصلی آن دربارۀ چیستی عوامل و انگیزه های امرای آل بویه در توجه و اهتمام به سنت های سیاسی ایران پیش از اسلام طرح شده است. متعاقباً پژوهش به ذکر پاره ای از عوامل می پردازد، جوانب چالش زا و اشکالات پاره ای از عوامل معروف را مورد بحث قرار می دهد و به شناسایی پاره ای عوامل نامعروف می پردازد. با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با اتکاء به شواهد مأخوذ از منابع آشکار می گردد که نمی توان پاره ای از عوامل را به سبب وجود استدلالات تأییدکننده مطلقاً پذیرفت و برخی دیگر را به سبب نادیده گرفته شدن ردّ نمود. https://www.jnis.ir/article_168428_ba750a693a965bff3157735dd24cb020.pdfانجمن ایرانی مطالعات غرب آسیافصلنامه مطالعات منافع ملی۲۶۴۵-۵۵۲۸72820220823The relationship between economic development and political development of Turkey during Ozalرابطه بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی ترکیه دردوران اوزال5578165771FAکرم جمشیدی فرددانشجوی دکترای جامعه شناسی سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
k.jamshidifard@gmail.comJournal Article20230124 سیاست خردگرایانه ترکیه در دوران زمامداری اوزال، برایندی از سیاست های لیبرال- محافظه کاری در عرصه اقتصاد و سیاست بود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با ملاحظات کاربردی، درصدد پاسخ به این پرسش است؛ که چه نسبتی بین رشد و توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی ترکیه در سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۳وجود دارد؟ فرضیه مطرح آن است که، سیاست درهای باز، سیاست خارجی متقابل اقتصادی توسعه گرا، اصلاح گرایی سیاسی و تشویق فرهنگ سیاسی مشارکتی متأثر از فرایند جهانی شدن، سبب اتخاذ رویکردی پراگماتیستی و پوپولیستی دراقتصاد، سیاست و مسائل ملی و بین المللی و احیای موقعیت فرامنطقه ای ترکیه شد. پژوهش حاضر براساس نظریه لفتویچ با هدف بررسی تأثیر متقابل توسعه اقتصادی و سیاسی در «دوران گذار» حاکی است که توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی در جمهوری اول و دوم و ناپایداری توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی، تنها با برقراری توازن نسبی توسعه ای بین اقتصاد و سیاست، سبب رشد و توسعه پایدار ترکیه در عصر اوزال بود.https://www.jnis.ir/article_165771_14ffb49f2079d5524c258fce0723992a.pdfانجمن ایرانی مطالعات غرب آسیافصلنامه مطالعات منافع ملی۲۶۴۵-۵۵۲۸72820220823Makran beaches, producing power on the basis of internal developmentسواحل مکران، تولیدکننده قدرت بر بستر توسعه درونی7992163435FAمهدی لکزیدکترای علوم سیاسی و رئیس گروه مطالعات ایران انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا
Mehdi_lakzi@yahoo.comJournal Article20221221منطقه مَکُران از میناب تا گواتر بیش از 777 کیلومترمربع است. این منطقه به لحاظ ظرفیت های اقتصادی دارای سه سطح ملی، منطقهای و بین المللی است. تسلط این منطقه بر یکی از مهمترین و استراتژیک ترین راه های آبی جهان، از یکسو به عنوان یک مسیر ترانزیتی و اقتصادی برای کشورهای چین، هند، افغانستان و منطقه آسیای مرکزی، دارای ظرفیت های فراوان در زمینه صنایع شیلاتی، گردشگری و دریایی است و از سوی دیگر به لحاظ جغرافیایی دارای یک موقعیت ژئوپولیتیک مهم است که موجب مزیت های داخلی، منطقه ای و بینالمللی برای ایران می تواند باشد. سواحل مَکُران، این امکان را دارد که با بهره گیری از پتانسیل دریای عمان، موقعیت ژئوپلیتیکی و زیست بوم ویژه منطقه، موتور محرکه توسعه سرمایه گذاری در نیمه شرقی کشور شود. باتوجه به وجود پتانسیل و ظرفیت های ویژه توسعه سواحل مکران مسئله اصلی این مقاله عدم توسعه یافتگی و معضل اقتصادی و معیشتی مردم منطقه سواحل مکران می باشد. براین اساس پژوهش فوق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که علیرغم ظرفیت های سواحل مکران برای توسعه، مهمترین عوامل توسعه نیافتگی این منطقه چه می باشد؟ در پاسخ به این پرسش، باید گفت ترکیبی از عوامل داخلی مانند سیستم سیاسی بسیط و تمرکز گرای حاکم بر کشور، وابستگی دولت به اقتصاد نفتی که باعث عدم توجه به مناطق غیرنفتی شده، عدم وجود برنامه ریزی بلند مدت توسعه ای و به تبع آن عدم توجه به نیروهای مستعد بومی منطقه و.... از مهمترین عوامل توسعه نیافتگی سواحل مکران می باشند.https://www.jnis.ir/article_163435_2012c04d994f52b7ce322c3fe77b0c4f.pdf