سیاست خردگرایانه ترکیه در دوران زمامداری اوزال، برایندی از سیاست های لیبرال- محافظه کاری در عرصه اقتصاد و سیاست بود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با ملاحظات کاربردی، درصدد پاسخ به این پرسش است؛ که چه نسبتی بین رشد و توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی ترکیه در سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۳وجود دارد؟ فرضیه مطرح آن است که، سیاست درهای ...
بیشتر
سیاست خردگرایانه ترکیه در دوران زمامداری اوزال، برایندی از سیاست های لیبرال- محافظه کاری در عرصه اقتصاد و سیاست بود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با ملاحظات کاربردی، درصدد پاسخ به این پرسش است؛ که چه نسبتی بین رشد و توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی ترکیه در سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۳وجود دارد؟ فرضیه مطرح آن است که، سیاست درهای باز، سیاست خارجی متقابل اقتصادی توسعه گرا، اصلاح گرایی سیاسی و تشویق فرهنگ سیاسی مشارکتی متأثر از فرایند جهانی شدن، سبب اتخاذ رویکردی پراگماتیستی و پوپولیستی دراقتصاد، سیاست و مسائل ملی و بین المللی و احیای موقعیت فرامنطقه ای ترکیه شد. پژوهش حاضر براساس نظریه لفتویچ با هدف بررسی تأثیر متقابل توسعه اقتصادی و سیاسی در «دوران گذار» حاکی است که توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی در جمهوری اول و دوم و ناپایداری توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی، تنها با برقراری توازن نسبی توسعه ای بین اقتصاد و سیاست، سبب رشد و توسعه پایدار ترکیه در عصر اوزال بود.